86/9/16
12:58 ص
86/9/15
12:42 ص
88 ــ فرشته
بین این همه آدم ... این همه آدم ... این همه ... ...
چرا اون؟ ... خدا! چرا اون؟ ... چرا؟ ... ...
86/9/12
8:32 ع
86/9/10
3:23 ع
86 ــ فرشته
فرشته خطاب به جوجه کوچمولوی خواهرش : عروسک مــــــــن !
پارمیدا : من علوسک نیستم. شما علوسکی !
فرشته : آخه بچه جون من به این زمختی ، کجام عروسکه ؟!
پارمیدا : هــــوم ؟
فرشته : هـــــــــــــــــــــومممممم ؟!
پارمیدا : غش غـــش غـــــــش ( خنده یعنی ! )
86/9/6
1:51 ع
86/9/6
12:4 ص
86/9/4
11:31 ع
83-صبا
تو این هوا اصولا آدم دلش می خواد یکیو محکم ببوسه !
86/8/28
12:53 ص
82 ــ فرشته
جذاب نیست. خسته کننده هم باشه شاید. اما اصرار دارم بقبولونم به خودم که می خوامش. به خاطر وقت و هزینه ای که پاش صرف کردم. به خاطر کنده شدن از دنیا بواسطهﻯ خوندنش. یک جور دوگانگی. یک جور پیچیدگی ...
پ.ن: کی بود می گفت آدما شبیه کتابن ؟
86/8/27
2:1 ص
81- صبا
آخ که چقد چسبید این گل دقیقه 95 !
پ.ن1 : راستی تو چرا تا حالا به من گل ندادی ؟ هوم ؟! .. نکنه منتظر دقیقه 95ی؟
پ.ن2 : آدم تو دقیقه 95 عمرش تنها چیزی که به دردش نخواهد خورد گله !
86/8/26
12:37 ص
80 ــ فـرشتـه
برای پیچوندن کسی که مایل نیستیم وقت مون رو باهاش بگذرونیم همیشه بهانه هایی هست :
" وای اگه بدونی این روزها چقدر شلوغه سرم، دیروز شیر آب دستشویی مون چکه می کرد، تمام روز وقتمو گرفت ... پریروز از صبح زود با اصرار بچه ها رفتیم کوه چادر زدیم، خلاصه نصف شب جسدم رسید خونه، جون تو به زور بردن منو با خودشون ... وای اینو بگم برات؛ پای چپ پسر عمهﻯ همسایهﻯ خاله کوچیکم اینا شکسته، رودربایستی دارم باهاشون، فردا هر طور شده باید برم عیادتش ... خلاصه که نافرم گرفتارم، وقت سر خاروندن نمونده واسم ... "
پ.ن.یک: اشکالش کجاست اگه به جای بهانه خیلی راحت بگی دلت نمی خواد ؟ براستی هیچ جا
پ.ن.دو: بیاید کمی به هم احترام بذاریم، بیاید همدیگرو خــر فرض نکنیم
ویژه: هوا سرد شده. کسی را برای خوردن بستنی دعوت نخواهم کرد. همین طور نه برای قهوه، نسکافه، آب پرتقال، دلستر و هزار کوفت و زهر مار دیگه ...