85/12/25
1:57 ص
یادداشت 38ام - صبا
دم به دم نو می شود این کاروان ..
بدجوری از قافله عقب موندم من!
همیشه واسم سوال بود که ماهی قرمزا چرا انقد زود می میرن! .. آهای تویی که هی تلنگر می زنی به اون تنگ بلور که ماهی قرمزه ی توی تنگو به قول خودت از تنهایی در بیاری می دونی که قلب حساس اون ماهی کوچولو طاقت این ضربه ها رو نداره و سکته می کنه؟!
شونصد تا ترجمه و نهصد تا پروژه و یه خروار درس واسه 13 روز تعطیلی! .. بازم گلی به گوشه جمال پیک بهاریای دوران مدرسه!
به قول هنرمند محبوب و ورزشکارمون شهرام خله : خبر دارم یار میاد .. محرم اسرار میاد ..
کامنت محسن تو پست قبلی رو اما من .. .. هســـــــــتمش شدیـــــــــــد!!
( خواستم برایت بگویم چه غریب مانده ایم این بهار و چه تنها .. باز این بغض بیقرار .. فرصت که نمی دهد ! )