72 ــ فرشته
خانه از سهم سکوت خویش
به خواب می رود
من از شمارش این همه هنوز
در بازی سرانگشتان خویش بیدارم ...
این شاید آخرین اراجیف من باشه این جا ... خیلی دوست دارم این وبلاگ رو ... فکر بلاگ نویسی رو صبا انداخت تو کله ام ... "ج نون ج وانی" رو داشت که ازش خواستم یه بلاگ مشترک بزنیم ... اینجارو رو به راه کرد و کلیدشو داد بهم ... وای که چقدر دوستت دارم صبا ... می نوشتم گاهی، از شادی هام، از غم هام ... مدل حرف زدنم عوض شده حالا ... دلم می خواد فحش بدم به عالم و آدم ... خجالت می کشم از صبا ... حرفای نچسب جاش این جا نیس ... یه جایی رو دست و پا کردم واسه خالی کردن خودم ... واسه خاکستر هر اونچه می خوام به آتیش بکشم ... آدرسش اینه دعوتت می کنم که بیای : بلاگ جدید فرشته