86/8/26
12:37 ص
80 ــ فـرشتـه
برای پیچوندن کسی که مایل نیستیم وقت مون رو باهاش بگذرونیم همیشه بهانه هایی هست :
" وای اگه بدونی این روزها چقدر شلوغه سرم، دیروز شیر آب دستشویی مون چکه می کرد، تمام روز وقتمو گرفت ... پریروز از صبح زود با اصرار بچه ها رفتیم کوه چادر زدیم، خلاصه نصف شب جسدم رسید خونه، جون تو به زور بردن منو با خودشون ... وای اینو بگم برات؛ پای چپ پسر عمهﻯ همسایهﻯ خاله کوچیکم اینا شکسته، رودربایستی دارم باهاشون، فردا هر طور شده باید برم عیادتش ... خلاصه که نافرم گرفتارم، وقت سر خاروندن نمونده واسم ... "
پ.ن.یک: اشکالش کجاست اگه به جای بهانه خیلی راحت بگی دلت نمی خواد ؟ براستی هیچ جا
پ.ن.دو: بیاید کمی به هم احترام بذاریم، بیاید همدیگرو خــر فرض نکنیم
ویژه: هوا سرد شده. کسی را برای خوردن بستنی دعوت نخواهم کرد. همین طور نه برای قهوه، نسکافه، آب پرتقال، دلستر و هزار کوفت و زهر مار دیگه ...