سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

85/8/28
1:3 ص

یادداشت بیست و یکم ــ فرشته

بعضی وقتا زندگی خیلی قشنگ به نظر میاد، مثلاً زمانیکه چشاتو بستی و دراز کشیدی، اون وقت خواهرزادهﯼ یه ساله ات میاد و دست می کشه رو موهات. اما به ثانیه نمی کشه که می خوره تو ذوقت، چون از شواهد پیداست که کوچولو مرتکب خرابکاری شده. تو این وضعیت دو راه بیشتر نداری اول اینکه یکی دو ساعت اون جو رو تحمل کنی و صبر داشته باشی تا مامانش بیاد. دوم اینکه خودت دست به کار شی و اقدام به تعویض پوشک بکنی. چی؟ ... نظر تو راه اوله ؟! ... خیلی سنگدلی بابا ... چطور دلت میاد همچین جنایتی رو در حق بچه بکنی ؟! ... پاشو عوضش کنم ببینم ... اینقدرام که فک میکنی کار سختی نیس.

مگه نه اینکه میگن اگه آدم خوبی باشی خدا باهاته ؟ می خوام بگم : نُـچ، اینجوریام نیست. واسه من یکی که این جوری نبوده. آخه نمی فهمم من چه کار خوبی ممکنه انجام داده باشم که خدا این همه هوامو داره ؟! (البته خودم یه رابطه ای کشف کردما، یه چی تو مایه های اگر p آنگاه q و نه الزاماً اگر q آنگاه  p)

رو در ورودی دخترون دانشکده نوشتن: "حفاظت فیزیکی خواهران" !! ما که هر چی فک کردیم نفهمیدیم یعنی چی. فقط دلمونو گرفتیم و خندیدیم.

یه حرف خصوصی در ابعاد عمومی:

هیچ می دونستی که صحبت کردن با تو خیلی به من انرژی میده ؟! ... منتها انرژیِ منفـــی.



ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ